زمان با ارزشمان

هر روز 24 ساعت است. که در بهترین شرایط یک ایرانی 6 ساعت میخوابد

در شما چطور؟ فکر کنم مقدار خوابتان بیشتر باشد ، اینطور نیست؟ یعنی 18 ساعت از شبانه روز را وقت داریم.

—————————-

حال با کمی تفکر در می یابید که در این میزان نیز روزانه 2 ساعت را به مطالعه مشغولید. آیا اینطور نیست؟

حل جداول ، معماها و … عجیب نیست طبیعت انسان است کنجکاوی

پس با تنها 2 ساعت در نظر گرفتن ساعات مطالعه 16 ساعت از شبانه روز باقی میماند.

————————-

به دلیل ساختار انسانی مان میان تمامی کارهایمان وقفه ای کوتاه نیاز داریم که اگر این وقفه ها روزانه 3 ساعت به شمار آوریم (شامل چرت های عصرانه) 13 ساعت باقی خواهد ماند.

————————

کجاست هزینه زندگی؟ آیا میتوان بدون منابع منالی زیست؟

پس روزانه نیاز به 8 ساعت (در بهترین شرایط و اداری بودن) باید انسان کار کند.

یعنی 5 ساعت باقی مانده.

———————

در مشاغل آزاد این زمان بسیار اندکتر است ولی ما همان 5 ساعت را در نظر میگیریم

حال تصور کنید که کسانی به شما نیاز داشته باشند و شما به انها.

آیا نباید برای خوشحالیشان تلاش کرد؟

چه اندازه میخواهید برایشان در روز وقت بگذارید؟

مسلمانان این وقت اندک را نیز با عبادتشان کاهش میدهند ، 5 وعده نماز و 2 ساعت کاهش بیشتر وقت. و تلاوت آیات نیز باز هم میکاهد این زمان اندک را.

———————

آیا این اتلاف وقت عاملی برای کم محبتی نیست؟

بیایید از وقتمان برای خودخواهی استفاده نکنیم برای دیگران تلاش کنیم

چرا؟

چرا باید نیاز به رهبر داشته باشیم ؟ آنهم رهبری که خود داستانی عظیم در اعدامهای ما داشته است؟
ما نیاز به هیچ رهبری نداریم ما خودجوش بوده ایم و خودجوش باقی خواهیم ماند. در غیر اینصورت هیچ گاه به به نتیجه نخواهیم رسید
یک سگ همیشه سگ است. مگر بیمار شود
موسوی نیز تنها یک سگ برای خمینی بود. قاتل و بانی چپاول بزرگ

بررسی شعارهای رژیم زن ستیز دربارۀ حجاب و بی حجابی

از آدرس :

بررسی شعارهای رژیم زن ستیز دربارۀ حجاب و بی حجابی

مطلب جالبیست ولی جا برای تکمیلی بیشتر دارد. نوشتم تا به مرور اضافه کرده ودلایل هر یک را علمی توضیح دهم.

این یک ویدئو مرتبط با این مبحث :

این هم ترجمه ای که قولش را داده بودم:

اگر اسلام واقعا با زنان با احترام رفتار میکند

ما باید نتتایج مثبت آن احترام را میدیدیم

در تعقیب 14 قرن گذشته

اسلام با زنان با احترام رفتار نداشت

در عوض حتی تصور احترام را نیز نابود کرد

برادرم رشید. من میتوانم این قلم را برای 14 قرن یک سلاح نامگذاری کنم

ولی این قلم هیچ وقت یک سلاح نخواهد شد. همچنان یک قلم باقی خواهد ماند

اسلام این مفاهیم را بر عکس نشان میدهد

و پیروانش را مجبور کرده است تا اینگونه درک کنند (سلاح بودن قلم)

و کشتن و سربریدن را به قانون  مقاومت نشان دهد

اسیر کردن زنان به عنوان قانون رحمت نشان دهد

غارت و به یغما بردن را حق جنگی شان نشان دهد

و  لذت با پای دختران کوچک را ازدواج نشان دهد

همچنین، ساختار عقلانیت در ملتهای عرب زبان نابود کرد

و مردمی ساخت که قدرت تشخیص ندارند

میان مفاهیم و تضاد آنها

مردمی با افکاری بد شکل و اذهانی تاب برداشته و منحرف شده

به عقیمی یک زمین سترون. که هیچ محصولی نمیتواند داشته باشد

بهترین نمایش از اسلام واقعی:

وقتی محمد نبی با عایشه بچه ازدواج کرد

این عملی محترمانه مقارن با بچگی اش  نبود

وقتی محمد با همسر پسر خوانده اش، زینب ازدواج کرد

بعد از لخت دیدنش و شهوت رانی به او

این عمل  در راه احترام به یک زن ازدواج کرده نبود

وقتی محمد با زن یهودی، صوفیا ازدواج کرد

به محض برگشتنش از حمله ناگهانی  که در آن برادر، پدر و شوهرش را کشت

این عملی برای احترام به دختره نبود

به طور مشابه برای تمام ازدواج هایش

متهم کردن زنان به نداشتن مغز نشانی از احترام به وی نیست

نگاه ابزاری به زنان نشان دهنده احترام به آنها نیست

وجودیت  انسان – چه مرد و چه زن – ابزار آفریدگارش بودن

(عدم وجود انسان این این حق را میدهد تا دیگران را در اختیار گیرند) ****??

نزول مقام زن تا اندازه ای پاینتر از یک چهاپا

نه برای اشاره به قوانین وراثت، گواهی در دادگاه،

شلاق زدن رنی که به بستر رفتن با شوهرش را رد میکند،

و جرائم «احترام»

محمد در حدیثی گفته : سه چیز اتلافگر یک عبادتگر است:

یک زن، سگ سیاه، و الاغ

آیا انها تاکنون درموردش هیچ فکر کردن؟

آیا آنها فهمیده اند  که الله کالبد زنان را انتخاب کرده

برای بزرگترین اختراعش – خلقت خودش است؟

این نیز ترجمه قسمت مهم مکالمه ، بقیه مکالمه مربوط است نحوه شهوترانی با بچه ها ، نحوه لذتگرایی با دختران دشمنان و و نیز بیان آیات مربوطه .

کتب الهی یا افسانه ای؟

حدیثی گهربار از بحار الانوار بخوانید تا لذت مند شوید:

محض ازدیاد بصیرت, یکی از حدیث های مهم این بحارالانوار را نقل می کنم که مُشت نمونه خروار باشد .
علی علیه السلام در غزوه صفین ، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود . به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات ، واز طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن ، و از او محل عبور را بپرس . نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره ، بالفورهفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند ، لبیک لبیک ، چه می گویی ؟
نصیر جواب داد ، مولایم معبر فرات را می خواهد ، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم ، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم . نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی رسانید .
فرمود ، برو کرکرة بن صرصره را بخوان . برگشت و ندا داد . این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة بن صرصره هستیم ، این عنایت در حق کدام شده است ؟
نصیر برگشت و پرسید . فرمودند ، برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان . نصیر بازگشت و چنین کرد . این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد .
برگشت و مولا گفت : برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان . تا اینکه در دفعه هشتم که فریاد برآورد ، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة !
آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر ، به درستی که علی ابن ابیطالب با تو مزاح فرموده است ، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبر ها و دجله ها را از ماهیان بهتر میداند ، ولی اینک به او بگو که معبر فرات آنجا است .
نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد .
حضرت فرمودند ، آری من به همه راه های آسمانها و زمین آگاهم . پس نصیر صیحه زده غش کرد . و چون به هوش آمد فریاد برآورد ، شهادت میدهم که تو همان خدای واحد قهاری . و آنگاه حضرت فرمود . چون نصیر کافر به خدا شده ، قتلش واجب است . آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد .
( حدیثی در بحارالانوار علامه مجلسی معتبرترین و بزرگترین منبع مذهبی شیعیان )