16

Man harkari mikonam akharesh be in miresam ke Ye mard 70 sale ba hich ideoloji ya fekro andishei nemishe behesh fahmund ke varzesh chize khuobie ama ba namaz khuondan hamun adam 5 bar dar ruoz ye juorai varzesh mikone , aya din inja ham bade ??

——————
ج

آره.
حرفت درسته. نمیخوام بگم فقط حرف من درسته. حرف شما درست ولی اینبار بهتر منظورم رو توضیح دادم. یه بار دیگه بخونش

تو اروپا زنا و دخترا از خونه هاشون میان بیرون با یه لباس مناسب ورزش. تو خیابان (یعنی حداقل امکانات) شروع به دویدن و تمرینات میکنن. کسی نگاشون هم نمیکنه. ولی تو ایران کافیه دختره با لباس ورزشی بره خیابون بدوه عاقبتش چی میشه؟
تو با یه شلوارک ورزشی برو خیابا بدو. چی میشه؟
به این لحاظ میگم که اسلام جلوی ورزش که میتوانست رایگان باشه رو به پولی تبدیل کرد. ساخت ساز اماکن ورزشی رو هم در اختیار گرفت. همه رو از حالت رایگان خارج کرد و …
فقط در چند سال اخیره که ورود به محوطه اطراف ورزشگاه ها آزاد و عمومی شده. و ساخت اماکن ورزشی عمومی در پارکها هم که تازه به فکرشون خطور کرده ولی استفاده تقریبا نداره ولی چرا؟
در اروپایی ها :
مردم آیندشون تضمین شده است. به فکر نسل حاصل از خودشون نیستن چون قوانین بیمه ای اونجا با ایران کلا فرق میکنه (فقط 1 بیمه ایران از امرکایی ها الگو برداری کرده که بسیار ناقصه و این بیمه داره بسیار محبوب میشه در ایران). تو زندگی اروپایی خانواده نگران هزینه فرزندان نیست (با همین بیمه ای که گفتم و مقدار 50 درصد در اسپانیا هزینه را دولت میده!!!) .
تو اون شرایط غربی فکر نکنم انسان نگران فرداش باشه. بلکه نگران سالهای آینده است.
پدرت رو نظر بگیر ازش بپرس بزرگترین نگرانیت چیه.
میگه تامین آینده شما. (بیمه الگوی غربی نداری و نمیتونستی داشته باشی پس نگرانته)
پدره حقوقش به اندازه ای کافیه که هزینه خدای نکرده بیمارستان رو در شرایط بیماری سخت پرداخت کنه؟ (فقط همون بیمه تازه نیمه الگوی غربی ایران برای بیماریهای سخت بیمه رو حفظ میکنه) پس والدین نگران فرداشون هم هستن.
-0———
یه روش دیگه از هر کسی دلت میخواد بپرس که نگران چی هست.
ببین کدوم یکیشون میگن نگران سلامتی.
انسان یه سری احتیاجات داره که بصورت پله ای اهمیت داره.پله اول احتیاجات اولیه است. (آقای رحیم هرم احتیاجات رو در همین گروه آورده بود.)
تا پله اول تامین نشه سخت بتونه وارد پله بعدی شه. که در پله های بعدی سلامتی و اخلاق قرار داره.
در ایران اگر از خانواده مرفه نیستی چند نفر میشناسی که نگران مایحتاج اولیه اش نباشه؟ خودت چطور؟
میخوام بگم که :من و تو . اون و آنها تو تامین پله اول مشکل داریم .(آب. غذا. تنفس. سکس. دفع و …)
پس نمیتونم نگران پله بعدی که اخلاق و سلامت هم شاملش میشه باشیم. چون نگرانی مهمتری داریم که بسیار حیاتی تره.
حالا با این اطلاعات مقایسه کن آیا اسلام برا سلامتی خوبه

البته شاید برای یه فرد 60 ساله تحرک نماز خوب باشه ولی اگه این آدم آیا از جوانی ورزشکار بود به این حد به تحرک در اندازه نماز احتیاج پیدا میکرد؟

این سوالیه که باید پزشکان جواب بدن نه من. اگه بگم فقط بر پایه حدس و گمان اظهار نظز کردم

در مورد بیمه غربی یه توضیح ابتدایی میدم.
در اسپانیا و شاید چند جا و یا جاهای دیگه به محض تولد حسابی برایش باز میشود که بابت بیمه اش است!
حدود 12000 دلار باید طی 18 سال پرداخت بشه که بیشتر هم که بهتر.
از این مبلغ 6000 دلار رو دولت میده! اون هم با حقوق اونا!!
زمان میگذره و فرزند به سن تحصیلات تکمیلی میرسه. درخواست حق بیمه میکنه (همون بیمه ای که دولت هم تامین میکنه) و با اون مبلغ که حدود 40000 دلاره میتونه راحت برای خودش ماشین بخره و بره دانشگاه با هزینه خودش بدون اتکا به والدین.
یا میتونه برا خودش سرمایه گذاری کنه و شغل داشته باشه.!!!
ولی تو ایران و تحت سایه قوانین اسلامی و انحصار گرایی و توتالیگری …
باقیش رو خودتون حدس بزنید.
لازم به گفتنه که بیمه در اونجا هزینه هر نوع بیماری ای رو تامین میکنه

این رو هم بگم که در اروپا و امریکا هیچ نگرانی ای از بابت مکن نیست.
حتی در امریکا مسکن ارزانتر از ایرانه!
و به اندازه ای اجاره ها ارزانه که اصلا خانه نمیخرن و اجاره میکنن چون اینطوری مالیات خانه نمیپردازن.
بر ظبق اظهارات یک آشنا به اقتصاد بحران اقتصادی از همین عامل شروع شد . یعنی عدم فروش رفتن خانه.

15

Ye soale dg man az zist chizi saram nemishe ama tebghe nazariate darvini o …age chizi mesle cheshm ke bar hasb niaz takamol yafte aya maghz ham hamintoore va bar hasbe niaz be vuojood umadae age are chera ma adama dar toole omremun bishtar az 5% az maghzemun estefade nemikonim ??

—————-
ج
سوال خوبیه. پس جوابش رو بخون
ولی
حیف که هنوز کسی ساختار بیوشیمیاییه تفکر و و دخیره اطلاعات رو هنوز نمیدونه. یا کامل نمیدونه. پس فعلا قضاوت 5 درصد گویی فکر کنمم غلط باشه

ولی :
چشم از یک سلول آغاز شد. یعنی فقط یک سلول که چند تا رنگدانه داشت و فقط جهت نور رو تشخیص میداد.
بعدها تو یه جونور چند تا شد و تونست جهت و شدت رو تشخیص بده (اگه لازمه میتونم اسم موجودات با این قابلیتهای ابتدایی رو پیدا کنم و بنویسم ولی الان اسما یادم نیست)
بعدها توست سایه در اطراف رو برای فرار از حرارت خورشید پیدا کنه.
بعدها پیشرفت و پیشرفت و پیشرفت تا شبیه چشم ساده و مرکب بعضی حشرات شد.
بعدش هم که تونست تصویر سیاه و سفید رو کامل ببینه مثل خیلی از حیوانها.
بعدها هم یه جهش های اتفاقی شکل سلول بینایی تغییر میکنه و از حالت استوانه ای تبدیل میشه به مخروطی و رنگها هم دیده میشن.
باید پرسید که ما لازمه رنگها رو تشخیص بدیم؟
بر طبق برخی اطلاعات نه چندان دقیق اثبات شده موجودات بیگانه تصویر سیاه و سفید میبینن! ولی دارن زندگی میکنن.
ما هم اگه فقط سیاه و سفید میدیدم چیزی نمیشد.
یعنی چشم فراتر از حد نیاز رشد کرده.
عاملش؟
باید چشم پزشکی ها بگن ولی من به طور ابتدایی میگم که عاملش تغییر شکل از حالت استوانه به مخروط و شاید رنگدانه های جدید باشه.

جالبه بدونین دلیل اینکه شبها و در تارکی سیاه و سفید میبینیم اینه که سلولهای مخروطی توانایی تشخیصشون از بین میره برا همین فقط دو رنگ میبینیم. ولی نمیمیریم!

و اما در مورد مغز . آیا لازمه رشدش حتما استفاده است؟
اگه روند چشم رو دنبال کنیم میگم نه.
—————————
اما در مورد 5 درصد.
من بااینکه آشنایی ندارم با ساختار مغز (کسی زیاد ازش نمیدونه) مطمئنم که این ارقام اشتباهه.
مغز چند قسمت داره. هر کدوم وظایف خودش.
مثلا : مخچه حفظ تعادل (یه عده چشم هاشون رو ببندن میفتن پایین). یعنی چندین درصد از مغز داره کارش رو انجام میده.
هیپوتالاموس مغز وظایف تنظیم هورمونی. که داره دقیقا کارش رو انجام میده (شاید کنترل پیری از همین جا باشه)
قسمت گیجگاه تو فکر کنم شنواییه و داره به طور کامل کارش رو انجام میده مگر اینکه کر باشی و این بخش تحلیل بره و بخش های دیگه جاش رشد کنن (نشنیدین کر ها و یا کورها حس های دیگشون به طور عجیبی قوی میشه؟)
یه قسمت بینایی که تمام اجسام که دیده میشه رو تو خودش نگه میداره تا بعدا راحت تشخیص بده.
قسمت لامسه.
قسمت تعادل
قسمت چشایی
قسمت هماهنگی بین اعضا.
قسمت ارتباط دو نیمکره.
قسمت خاطرات
و …
——
ولی اگه منظورت فقط قست تفکراته که 5 درصد استفاده میشه اینطوری شاید گفته ات رو باور کنم.
حالا قسمت تفکرات چند درصده مغزه؟
بیشتر از 15 درصده؟

لازم به گفتنه که مغز همیشه به رشدش ادامه میده. منظور تکامل ساختاریشه. در تمامی سنین. (مثال کورها و کرها)
حالا چون انسان نیاز داره که پیوسته محیط رو تحلیل کنه مغز هم نسبت به استفادش در اون بخش بیشتر رشد میکنه.
در واقع میشه گفت رشد پویای مغز به جای رشد پایای مغزی عامل اون 5 درصدی که گفتی میشه.
نه نیاز به آن.
رشد پویای مغزی هم که که فعلا دلایل بیوشیمیایی کشف نشده فکر کنم.

جالبه بدونین که بسیاری از کارهامون در مغز به صورت ژنتیکی ثبت شده.
که میشه همان فرضیه مم ریچارد داوکینز (فکر کنم اکتای قبلا ویدیو گذاشته بود)
مثلا وقتی فکر میکنین سرتون رو نمیخارونین؟
سرتون آثار زخم ناخن نیست بعد از کنکور؟
یا وقتی استرس دارین دستتون رو رو پیشانیتون نمیزارین؟
اینا همه دستورات مغزن دیگه . دستت که یرخود حرکت نمیکنه.
از این حرکات و تفکرات ثبت شده مغزی زیاده. نیاز به خدا یکیشونه!
از قبرستان نمیترسی؟
عاملش اینه که تو دوران اولیه برای فرار از حیوانات رو درختا میرفتیم و از زمین میترسیدیم .!
این جور تفکرات ممی زیادی ممکنه باشه. خخیییییییییییییییییلی زیاد ولی چون استفاده نمیکنیم احتمال داره یه حجم اضافی رو به ما وارد کنه. حجمی که ممکنه ما رو به اشتباه بندازه و ارقام اشتباهی بکیم.

—–
لازمه بگم که میم هنوز یک فرضیه است که شواهدی براش وجود داره.

شاید براتون جالب باشه یه رویداد علمی رو بگم.:
حدود 5 تا 3 سال پیش دولت آمریکا پول کلانی به 20 یا 30 نفر داد تا مدرک دکترای دومشون رو بگیرن!
نصف مغزشناسا که برن مدرک کامپیوتری بگیرن (باور کنین رشتش یادم نمیاد) و بالعکس.
تا بتونن در مورد مغز و نحوه دخیره اطلاعات و دسته بندی شاید بتونن پیشرفتی کنن

بسه دیگه زیاد نوشتم
به کل:
انتخاب داروینی از جهش ایجاد شده. و هر از گاهی دورگگیری و تغییرات در سطح کروموزومی.
این تغییرات دقیقا چیزی که موجود لازم داره رو ایجاد نمیکنه.
ممکنه فراتر بره. ممکنه در حد نیاز باشه و یا ممکنه اتفاقا فراتر از حد نیاز باشه.
مثل رنگی دیدن ما. مغز بزرگتر از مورد استفاده (در زمان حاضر)

هر انسان حدود 2 متر دی ان ای در هر سلول خودش داره !
شامل تعداد بسیار زیادی ژن.
که ممکنه برخی از این ژن ها مضر باشن برای بدن!
این دومتر دی ان ای در 46 قسمت نامساوی تقسیم شده اند.
و این را نیز بدانید که ممکنه تعدادی از این قسمت ها از حیوانات دیگه آمده باشه (هم اکنون هیبریدهای انسان و موش تولید میشود که مصارف شناسایی ژنی و کروموزومی داره)
——
با تکمیل پروژه ژنوم انسان به مرور پروژه های مشابه برای دیگر موجودات هم آغاز میشه که در اینصورت ممکنه هیبریدی که انسان از آن سرچشمه گرفته مشخص بشه ولی با توجه به انقراضها و قدمت شناساییش کار خیلی سختیه.
——
گندم را فرض کنید. همان گیاهی که پایه غذایی بشر را تشکیل میدهد. به دلیل تحقیقات شدیدی که روی آن انجام شده است مشخص شده است که گندم یک گیاه معمولی نیست.
در واقع تا چند هزار سال قبل گندم وجود نداشته ولی در اثر 2مرحله التقاط گیاهی متفاوت (میتونم اسم علمی و منبع را برایتان بیاورم) ایجاد شده و در واقع یک گیاه دورگ گیری شده طبیعی است.
——
البته تو حیوانا این اتفاق کمتر میفته ولی این مربوط به طمان حاضر است نه صد ها هزار سال قبل.
برای مثال هیبرید الاغ و اسب میشود حیوان جدیدی به نام قاطر و …

اینایی که گفتم یه زمینه ابتدایی برای تغییرات کروموزومی و دورگگیری و مونو هیبریدیه که اختصارا گفتم.
با جهش هم که همه آشنایی دارن.

تغییرات رانشی هم داریم که حالا زیاد لازم نیست احتمالش کمتره را انسان

یه مثال دیگه:
من اگه خدا بودم و قرار بود انسانی خلق کنم حتما قابلیت تجزیه سلولز رو به انسان میدادم. چرا؟
انسان نیاز به غذا داره (نیاز هست ولی قابلیت نیست) و جمعیت زیادی داره ولی از مهمترین منبع انرژی زمین نمیتونه استفاده کنه.
سلولز بشتر قند موجود در زمین است که در انسان بصورت مدفوع دفع میشه. به همین راحتی بشر همیشه کمبود غذا داره!

تکامل مساوی نیست با نیاز بلکه برتریت است

14

اگه مردی و دیدی نظریات داروین و بیگ بنگ و … همش اشتباه بودن و خدا وجود داشته باشه اونوقت چه جوابی داری بهش بدی ؟

اگه خدا بگه اون نظریات دام های شیطانی بودن و شما به راحتی ایمانتون رو از دست دادین چی ؟؟

—————-
ج
من هم میگم پس شیطان اصلی خودتی نه ابلیس.
در این صورت من با افتخار وارد جهنم میشم تا با ذلت وارد بهشت شم
تاکید میکنم:
ابراهیم با شکستن بتها عدم توانایی دفاع و حرف زدنشان را نشان عدم توانایی بتها دانست.
در داستانی دیگر
وی بچه را نصیحت خرما را نخور نکرد چون خودش خرما حورده بود. واین قضیه چند بار نصیحت نکرد تا روزی که خورما نخورده بود. ان وقت نصیحت کرد: خرما زیاد نخور
یعنی چیزی را خودت انجام میدهی نگو انجام ندهند. و مطمئنا بالعکس هم معنی داره. یعنی کاری که خودت انجام نمیتونی بدی از دیگران نخواه تا حتما انجام بدن.

نتیجه و منظور؟
خدا اونقدر احمقه که نمیتونه جلوی من که بچه ام از خودش دفاع کنه. من تا کنون حداقل 10 نفر را مطلقا بی خدا کردم و 20 نفر را ضد اسلام. تعداد کثیری دشمن دولت اسلامی.
چطور خدا تا این اندازه ناتوانه که نمیتونه منو از کار بندازه و از خودش دفاع کنه؟
یه آدم پر ادعا از نظر شما چندش آور ترین موجود دنیا نیست؟
یه خدای پر ادعا چطور؟
یعنی الله.

برای من جای سوال است چرا خدا ادعا داره در تمامی اجسام نشانه هاش وجود داره ولی دانشمندان تقریبا کاملا بی خدا اند؟
یعنی خدا تا این اندازه از مخلوقش اطلاع نداشت که بهتر بود یه خروس تو دوره کرتاسه برامون میزاشت تا این که تو سنگ آثارش رو بزاره؟

این خدا با تدبیر نیست.
این الله مهربان نیست. قبلا ثابت شد
این الله از انسان هیچ نمیداند. (تو بحث هورمون ها گفته بودم
این الله رحیم نیست. (نمونه قرآنیش از بس آوردم خسته شدم)
این الله رئوف نیست (تو مقایسه منطقه ای گفته بودم)
این الله فقط یک مدعی پوچ است. پوچ.
تهی تر از یک …
شیطان پلیدترین موجود است از نگاه قرآن !
وظیفه اش گول زدن انسان!
خدا بزرگترین پلیدی

جواب 13

استاد با اين سوال شاگردانش را به يك چالش ذهني کشاند:آيا خدا هر چيزي که وجود دارد را خلق کرد؟شاگردي با قاطعيت پاسخ داد:»بله او خلق کرد»استاد پرسيد: «آيا خدا همه چيز را خلق کرد؟»شاگرد پاسخ داد: «بله, آقا»…استاد گفت: «اگر خدا همه چيز را خلق کرد, پس او شيطان را نيز خلق کرد. چون شيطان نيز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمايانگر صفات ماست , خدا نيز شيطان است!»شاگرد آرام نشست و پاسخي نداد. استاد با رضايت از خودش خيال کرد بار ديگر توانست ثابت کند که عقيده به مذهب افسانه و خرافه اي بيش نيست.شاگرد ديگري دستش را بلند کرد و گفت: «استاد ميتوانم از شما سوالي بپرسم؟»استاد پاسخ داد: «البته»شاگرد ايستاد و پرسيد: «استاد, سرما وجود دارد؟»استاد پاسخ داد: «اين چه سوالي است البته که وجود دارد. آيا تا کنون حسش نکرده اي؟ «شاگردان به سوال مرد جوان خنديدند.مرد جوان گفت: «در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فيزيک چيزي که ما از آن به سرما ياد مي کنيم در حقيقت نبودن گرماست. هر موجود يا شي را ميتوان مطالعه و آزمايش کرد وقتيکه انرژي داشته باشد يا آنرا انتقال دهد. و گرما چيزي است که باعث ميشود بدن يا هر شي انرژي را انتقال دهد يا آنرا دارا باشد. صفر مطلق نبود کامل گرماست.تمام مواد در اين درجه بدون حيات و بازده ميشوند. سرما وجود ندارد. اين کلمه را بشر براي اينکه از نبودن گرما توصيفي داشته باشد خلق کرد.» شاگرد ادامه داد: «استاد تاريکي وجود دارد؟»استاد پاسخ داد: «البته که وجود دارد»شاگرد گفت: «دوباره اشتباه کرديد آقا! تاريکي هم وجود ندارد. تاريکي در حقيقت نبودن نور است. نور چيزي است که ميتوان آنرا مطالعه و آزمايش کرد.اما تاريکي را نميتوان. در واقع با استفاده از قانون نيوتن ميتوان نور را به رنگهاي مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمي توانيد تاريکي را اندازه بگيريد.يک پرتو بسيار کوچک نور دنيايي از تاريکي را مي شکند و آنرا روشن مي سازد. شما چطور مي توانيد تعيين کنيد که يک فضاي به خصوص چه ميزان تاريکي دارد؟ تنها کاري که مي کنيد اين است که ميزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگيريد. درست است؟ تاريکي واژه اي است که بشر براي توصيف زماني که نور وجود ندارد بکار ببرد.»در آخر مرد جوان از استاد پرسيد: «آقا، شيطان وجود دارد؟»زياد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: «البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز مي بينيم. او هر روز در مثال هايي از رفتارهاي غير انساني بشر به همنوع خود ديده ميشود. او در جنايتها و خشونت هاي بي شماري که در سراسر دنيا اتفاق مي افتد وجود دارد. اينها نمايانگر هيچ چيزي به جز شيطان نيست.»و آن شاگرد پاسخ داد: شيطان وجود ندارد آقا. يا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شيطان را به سادگي ميتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاريکي و سرما. کلمه اي که بشر خلق کرد تا توصيفي از نبود خدا داشته باشد. خدا شيطان را خلق نکرد. شيطان نتيجه آن چيزي است که وقتي بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبيند. مثل سرما که وقتي اثري از گرما نيست خود به خود مي آيد و تاريکي که در نبود نور مي آيد.نام مرد جوان يا آن شاگرد تيز هوش چيزي نبود جز ، آلبرت انيشتن

ج

———-

این داستان از کجا اومده؟
کی این رو نوشته؟
انیشتین از بی خدایان بود. نه دسته خدا داران.
انیشتین تو مصاحباتش با یهودیا مستقیما گفته بود که وجود خدای شخص وار هیچ عقیده ای ندارد (برداشتها متفاوت است)
ولی به وجود خدایان معتقد است.
که در کتاب اشتباه نکنم داوکینز بود ، منظورش رو کمی توضیح داده.
خدایان یعنی :
هیچ وقت دلیل وجود ندارد. دلایل اند که همه چیز را خلق میکنند.
ولی به دلایل کمی هوش بشر مجبور به ساده انگاری است که به همین دلیل به دنبال دلیل ها میگردیم ، نه دلایل.
و باقی مانده انحرافات که از دلایل دیگه ناشی میشود را به عنوان خطا در نظر میگیریم . چرا؟
چون علم کمی داریم و به دلایل دیگه پی نبردیم.
——
مثالی میزنم.
مسلمانا نمازی میخوانن که اسمش رو نمیدونم چی میگن. و برای بارش دعا میکنند.
چرا؟
چون فکر میکنند دلیل باران خداست!
ولی غافل از اینکه اگه به جای دلیل به دنبال دلایل بودن ، به تنها چیزی که نمیرسیدن خداست.
برین 5 صد سال تو صحرای نازکا لاین (nazka line) و توسط 5 ملیارد نفر دعا کنین و طلب باران کنین.
ببینین اجابت میشه!
ولی با یکم تغییر آب و هوا توسط انسان (نه خدا) به راحتی میشه اونجا هم باران آورد.
یعنی دلیل رو بیخیال. همه عوامل رو با هم در نظر بگیر و کنار هم. اونوقت ببینین نیازی به خالق هست؟
یعنی نیاز به یک خالق برتر به نوعی از کم علمی هم سر
——–
و اما تاریکی چیست؟
آری کمبود نور.
کمبود نور چیه؟ تاریکی.
در واقع تاریکی فقط و فقط یک کلمه است که برای کمبود نور درست شده.
شیطان یک کلمه است؟
آری یه نوع کمبوده.
قبول.
ولی ادامه را بخوانید.

——
ولی الله آیا فقط یک کلمه است؟
مطمئنا خیلیا میگین نه این یکی وجودی دارد.
حالا الله به چه صفاتی مشهور است؟
خودتان بگویید .
من تعدادی را بیان میکنم:
قادر. توانا. دانا. دانش برتر. عالم مطلق. مهربان. رحیم و … من با همینا کار دارم.
——–
خودتان را لحظه ای خدا فرض کنید که این صفات را دارید. (آیا این صفات الله در قرآنتان نیامده؟)
حال به فرض توصر کنین که موجودی را بخواهید خلق کنین.
آیا پیش زمینه سوپ مخلوقتان را در بهترین نحو قرار نمیدهید؟ آیا از نظر بدنی در مخلوقتان زمینه را برای خوبی نمیگزارید؟
آیا مخلوقتان با احتساب به اینکه شما دانای کل هستید را طوری خلق میکنید که دارای اشکالات فراوان باشد طوری که احتمال مرگش برود؟
شما را نمیدانم ولی اگه من مهربان باشم بهترین مخلوق را خلق میکنم.
شما چطور؟
حالا با این پیش زمینه ادامه دهید.
———
این عکس رو نگاه کنید

ترکیب ساده ایه نه؟
حالا این رو نگاه کنین.

ترکیب خیلی پیچیده ایه نه؟از 3 شاخه و 4 رشته و 7 تا خوردگی و حدود 200 قطعه که اشکال در هر یک ممکنه باعث خفه شدن شما شه تشکیل شده
آره اولی
بیوتینه
و خیلی مواد ساده دیگه .
همون ویتامینی که بدنتون نمیتونه بسازتش و سالانه هزاران نفر به خاطر کمبودش دارن جون میدن.
دومی هم ناقل اکسیژن در بدنه.

چی میخام بگم؟
چطور ممکنه الله دانا همچین اشکال مسخره ای تو وجودتون بزاره؟ در حالی که اون پروتئین پیچیده و هزاران بار پیچیده تر در دیگر پروتئین ها رو حل کنه؟
به نظرتون ممکنه شما همچین اشتباه مهلکی کنین اگه دانای مطلقین؟
به حتم نه.
یعنی اگه در مورد بدن بدون علم بوده باشین ممکنه بگین آفریده شدیم تحت علت. ولی اگه تکاملی بررسی کنین و تحت دلایل بسیار گوناگون، باز هم نیاز به خدا رفع میشه.
———
پس با همون روشی که تونستین کلمه تاریکی رو با بی دانشی حذف کنین در حالی که وجود داره
با علم هم به راحتی میشه الله رو و خالق رو با همون روش حذف کرد.
الله چیه؟ نبود دانش!
میدونم که قبول نمیکنین.
پس ادامه را بخوانید
——–
حالا موضوع رو پیچیده تر میکنیم و و در مورد همین نوشته تاپیک بررسی میکنیم.
این لینک رو بخونید
http://asheghi4u.blogsky.com/1386/12/24/post-622/
حالا این یکی رو بخوانید.
http://allahgholi.blogfa.com/post-197.aspx
ادامه دهین با این یکی:
http://music.2khati.com/ژن-خشونت-کشف-شد
چه نتیجه ای گرفتین؟
چه طور ممکنه خالقی باشین دانا که زمینه لازم برای بدی رو در مخلوقتون بزارین؟
خوب
حالا چی؟
شیطان چیه؟ نبود خدا.
باشه.
چطور این نبود خدا در بدن برخی تان ژنتیکی وجود دارد؟
پس با علم بالاتری نگاه میکنیم.
شیطان چیه . نبود عقل کامل الهی در خالق ما.
——
جا برای توضیح دادن و اثباتش در طی فرآیند تکامل در مورد بیتین و پروتئین میشه به اندازه چند کتاب بررسی کرد. ولی همین اندازه بدونین که ما دارای اشکالات بسیار مهلکی هستیم کافیه

برده داری در اسلام آری یا خیر؟

http://gomnamian.blogspot.com/2011/07/blog-post_5975.html

چرا روایات؟
به راحتی میتوان از آیات استفاده کرد:

این آیات نشان از وجود برده در اسلام دارد:
سوره روم، آیه بیست و هشت:
ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن شُرَكَاء فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَاء تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
[خداوند] براى شما از خودتان مثلى زده است آيا در آنچه به شما روزى داده‏ايم شريكانى از بردگانتان داريد كه در آن [مال با هم] مساوى باشيد و همان طور كه شما از يكديگر بيم داريد از آنها بيم داشته باشيد اين گونه آيات خود را براى مردمى كه مى‏انديشند به تفصيل بيان مى‏كنيم

سوره نحل آیه 75
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ.
خدا برده زر خريدی را مثل می زند که هيچ قدرتی ندارد، و کسی را که از، جانب خويش رزق نيکويش داده ايم و در نهان و آشکارا انفاق می کند آيااين دو برابرند ? سپاس خاص خداست ، ولی بيشترشان نادانند.

سوره معارج آیات 29 و 30
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و کسانی که شرمگاه خويش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان يا کنيزانشان ، که در اين حال ملامتی بر آنها نيست

و البته ده ها آیه دیگر در تایید برده داری نیز وجود دارد.

باور کن در اسلام برده داری وجود دارد، نه تنها برده داری وجود دارد، بلکه شخص که مالک برده هست، می تواند به همسر برده خود نیز تجاوز کند. این هم آیه قرآنی که دستور این تجاوز را می دهد:
آیه 24 سوره النسا:

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۲۴﴾
و [همچنين‏ بر شما حرام شده است] زنان شوهردار، مگر ملك يمين [كنيز]تان، اين فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است، و فراتر از اينان بر شما حلال گرديده است كه با صرف اموال خويش، پاكدامنانه و نه پليدكارانه، آن را به دست آوريد، و آنانكه [به صورت متعه‏] از آنان برخوردار شويد، بايد مهرهايشان را كه بر عهده شما مقرر است، بپردازيد، و در آنچه پس از تعيين [در مدت يا مهر تغيير دهيد يا] به توافق رسيد، گناهى بر شما نيست، كه خداوند داناى فرزانه است‏

کسانی که در پی دفاع از اسلام و محمد هستند ، می گویند که محمد برده داری تاسیس نکرد، بلکه او صرفا این روش را ادامه داد و امکان نداشت که یک دفعه تغییر اساسی در جامعه به وجود آورد.
در جواب آنها باید گفت که چگونه است که محمد می توانست خدای جدید معرفی کند و تغییر اساسی چون شکستن بت ها و تغییر حجاب را ایجاد کند ، حجاب را اجباری کند، قمار و شراب را ممنوع کند؛ اما نمی توانست برده داری را ممنوع کند ؟! چرا در قران حداقل نگفته شده است که برده داری کار بدی است ؟! چگونه است که در قرآن برای نوبت زنان محمد و اتاق خواب محمد ،آیه آمده است، اما الله یک کلمه نمی توانست بگوید برده داری کار بدی است؟

ما فقط درباره اعراب زمان جاهلیت صحبت نمی کنید، بلکه متهم این جنایت، کسی است که ادعا می کند به الله وصل است و بهترین انسانی است که خدا آفریده است. باید به او گفت این الله تو چطور نمی فهمیده که برده داری کار بدی است؟!

دستگاه خدا سنج نیزاختراع شد.پس شجاعت داشته باشید و خودتان آزمایش کنید!

منبع این نوشتار وبلاگ

http://kamranroshangar.blogspot.com

http://free-pars2.blogspot.com/2011/05/blog-post_08.html

خداسنج اختراع جدیدی است که توسط یک هنرمند امریکایی به نام دین بوف انجام شده است. این اختراع که در بالا میتوانید تصویر آنرا ببینید بسیار ساده اما در عین حال بسیار پرکاربرد است. روش کار این دستگاه بسیار جالب اینگونه است که یک عقربه دارد و این عقربه با مقداری چسب به پایه ای درون یک محفظه شیشه ای پیوسته شده است، بطوری که این مقدار چسب از حرکت عقربه جلوگیری میکند. این عقربه بر روی کله «خیر» ثابت شده است و در طرف مقابله این کلمه، کلمه «آری» نوشته شده است.

روش کار این دستگاه اینگونه است که شما دستگاه خداسنج را خریداری میکنید و بعد از خدا خواهش میکنید که با تکان دادن این عقربه از روی «خیر» به روی کلمه «آری» وجود خودش را به شما اثبات کند. برای تاثیر بیشتر میتوانید مقدار زیادی روزه بگیرید و نماز بخوانید. در دعاهای خود از خدا بخواهید که این یک کار را برای شما انجام دهد. حتی میتوانید اینکار را بطور خانوادگی انجام دهید، یعنی تمام خانواده تصمیم بگیرید که برای مدت یک هفته در نمازها و دعاهای خود از خدا بخواهید که عقربه را برای شما حرکت دهد. اینگونه متوجه خواهید شد که آیا خدا وجود دارد یا وجود ندارد. میتوانید خداسنج را پیش نظر کرده های امامان ببرید و از آنها بخواهید که آنرا حرکت دهند. آنرا پیش سید هایی که با تف خود بیماران را شفا میدهند ببرید و از آنها بخواهید با تف خود عقربه را حرکت دهند. آنرا به حرم امام رضا ببرید و از امام رضایی که با شفا دادن بیماران معجزه میکند با گریه و زاری بخواهید که وجود خودش را با حرکت عقربه به شما نشان دهد. خداسنج را به داخل چاهی که در مسجد جمکران است بیاندازید و با نخ آنرا بالا بکشید، از امام زمان بخواهید که آنرا حرکت دهد، آنرا به مرقد معصومه خانم در قم ببرید و به در و دیوار حرم بمالید. خداسنج را به کربلا و مکه و یا هرجا که فکر میکنید خدا ممکن است آنها را دوست داشته باشد ببرید. از بندگان مخلص خدا بخواهید تا شما را برای رسیدن به حاجت خود دعا کنند. خداسنج را به تکیه های سینه زنی ببرید و یا آنرا در خانه بگذارید و به مراسم عزاداری یا مولودی ببرید و بعد از امامان بخواهید آنرا برای شما تکان دهند. خلاصه هر کار که میخواهید بکنید تا خدا برای شما این عقربه را حرکت دهد.

شما حتماً به این دستگاه نیاز دارید، زیرا درصورتیکه عقربه حرکت نکند، دو احتمال پیش خواهد آمد. احتمال اول این است که خداوند وجود ندارد و شما تمام عمر خود را بیهوده با اعتقاد داشتن به یک موجود افسانه ای که وجود خارجی ندارد باطل کرده اید. و یا اینکه وجود دارد اما شما لیاقت این را ندارید که خدا وجود خودش را به شما نشان دهد. بنابر این باید سعی کنید بیشتر به خدا نزدیک بشوید و نماز و روزه بیشتری بگیرید تا خدا وجود خودش را به شما نشان دهد. مسئله دیگر این است که آمدیم و خداوند خودش را به شما نشان داد و عقربه را حرکت داد. آنگاه شما یقین پیدا میکنید که خداوند وجود دارد و در آنصورت بیشتر به خدا نزدیک خواهید شد، همچنین از اینکه از بندگان نزدیک درگاه الهی هستید خوشحال خواهید شد و خود معجزه ای را خواهید دید، البته تابحال چنین اتفاقی نیافتاده است. لذا در هر دو صورت استفاده از خداسنج به نفع شما است.

امام خمینی فرموده اند که «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». پرسش من از شما این است، آیا شما «خداوندی که هیچ غلطی نمیتواند بکند» را باور دارید؟ آیا در مقابل این همه عبادت و وقتی که شما صرف خدا میکنید، خدا نباید برای شما یک مقدار این عقربه را تکان بدهد؟ آیا این انتظار زیادی است که شما از خداوند دارید؟ آیا اگر خداوند واقعا آنگونه که ادعا میشود «مهربان» است، نباید حداقل کمکی به این کوچکی به شما بکند تا شما متوجه بشوید که او واقعاً وجود دارد؟ آیا برای خداوندی که قرار است تمام کائنات و آنچه درون آن است را بوجود آورده باشد، تکان دادن یک عقربه کوچک کار دشواری است؟

بسیاری از خداباوران چیزهای خیلی بزرگتری از خدا میخواهند، مثلاً از خدا میخواهند که بستگان آنها را از یک بیماری نجات دهد، اما خود بعد از نجات یافتن بیمار از بیماری درمیابند که عوامل دیگر در تیمار بیمار نقش داشته اند. بنابر هیچ وقت معلوم نمیشود که واقعاً این خدا است که در عوامل طبیعی دخالت میکند و یا اینکه عوامل طبیعی خودشان باعث بوجود آمدن نتیجه ای میشوند. بنابر این، اینگونه نشانه ها هیچوقت مسائل دقیقی نیستند و مسائل بسیاری در آنها مطرح است، اگر قرار است خدا به ما نشانه ای از وجود خود نشان دهد باید این نشانه دقیق باشد و در حقانیت آن هیچ شکی نتوان کرد*.

اما در مورد خداسنج از آنجا که عوامل طبیعی برای حرکت عقربه وجود ندارند، اگر عقربه حرکت کند، میتوان یقین حاصل کرد که خدا آنرا حرکت داده است. و به این صورت دیگر هیچ نقطه شکی وجود نخواهد داشت.

امتحان گرفتن از خرافات یک روش بسیار مناسب برای شناسایی آنها است. این روش حتی در داستانهای پیامبران هم یافت میشود. مثلا ابراهیم تمام بتهای قوم خود را خرد میکند و طبر را بر گردن بزرگترین بت میزند، و وقتی مورد توبیخ قبیله اش قرار میگیرد میگوید آن بت بزرگ این کار را کرده است. و همچنین به آنها میگوید شما چگونه بتهایی را که نمیتوانند از خود دفاع کنند را بعنوان خدا پرستش میکنید؟ ابراهیم با اینکارش درواقع از بت ها امتحان گرفته است و آنها را آزمایش کرده است.

ابراهیم بعدها از خدا هم آزمایش میگیرد و مرغانی را میکشد و از خدا میخواهد که آنها را باز زنده گرداند و خدا اینکار را برای او انجام میدهد. بنابر این آزمایش گرفتن از خدا از لحاظ دینی هم مشکلی ندارد و حتی توصیه هم میشود. بالاخره باید دید که آیا واقعا دعا و نیایش و… کار میکنند و یا همگی ساختگی و دروغین هستند؟ باید دید که خدا واقعا وجود دارد و یا اینکه خدا هم همچون بتها ساخته ذهن بشر است، منتهای بجای ساخته شدن از سنگ و چوب، اینبار بشر بتی از جنس خیال آفریده است و آنرا خدا نامیده است؟

این است که اگر دیندار نیز هستید از آزمایش کردن و سنجیدن وجود خد ا نترسید. زیرا این متد روش پیامبران نیز هست.

حتی لازم نیست این دستگاه را تهیه کنید، خودتان میتوانید یک خداسنج درست کنید. روی یک کاغذ بنویسید «خدا وجود ندارد» و بعد از خدا بخواهید که «ن» را از این جمله شما حذف کند. خدایی که نتواند یک «ن» را حذف کند به درد زباله دان میخورد، مگر نه؟ حتی لازم نیست آنکار را هم بکنید. همگی باهم یک آزمایش میکنیم، ما در کادر زیر این جمله را مینویسیم.

حالا شما بروید و از خدا بخواهید که با تغییر دادن کادر بالا به کادر پایین، وجود خودش را ثابت کند. و ما کافران را اینگونه رسوا کند. یعنی خداوند با قدرت خود ترتیبی دهد که درصورتیکه هرکس این صفحه را میبیند، جمله درون کادر بالا را مانند کادر پایین ببیند. برای اینکه ببینید دعایتان مسجاب شده است یا نه کلید F5 را فشار دهید تا ببینید تغییری پدید آمده است یا نه؟ شما نیز خود خوب میدانید که هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد، مگر نه؟

خداوند وجود دارد!

انجام دادن اینکار برای ما کمتر از 2 ثانیه وقت میبرد، شما نیز میتوانید همینکار را به همین سرعت انجام دهید (روی جمله کلیک کنید و آنرا تغییر دهید) برای خدایی که کائنات را با این همه ظرافت و دقت ساخته است اینکار باید بسیار آسان تر باشد. اما این اتفاق هرگز اتفاق نخواهد افتاد، چون خدایی وجود ندارد.

خوبی این آزمایش این است که خدای شما چه الله باشد چه مسیح و چه یهوه یا اهوره مزدا یا «نیروی برتری که اسمش را خدا میگذارم» یا خدای هگل، خدای ایران، خدای اسرائیل، طبیعت و یا هر چیز دیگری باشد در هر صورت هیچ غلطی نمیتواند بکند و از انجام این عمل بسیار ساده عاجز است. و شما اگر به چنین خدایی اعتقاد دارید با بت پرستها که موجودات بی فایده و عاجز را میپرستند زیاد فرقی دارید، البته بت پرستها حداقل چیزی را میپرستند که وجود دارد، چیزی که شما میپرستید حتی وجود هم ندارد.

((((((((شجاعت داشته باشید و خودتان آزمایش کنید))))))))

عکسهای دیگری ازانواع خداسنج برای مسلمین عزیز

آیا خدا از خود و بندگانش متنفر است؟

تاکید میکنم این مطلب را با اجازه نویسنده گرفته ام و و درستی آن را میتوانید خودتان تحقیق کنید.


در سال ۱۹۴۱ بارانی سیل آسا در مکه بارید که سیل عظیمی راه افتاد… و کعبه را هم فرا گرفت.

اما نکته اینجاست که در نسخه های آئین های ابراهیمی آمد است که سیل نشان از قهر خداوند و برای از بین بردن کفار! هرچند ما این رخداد را یک رخداد طبیعی می دانیم؛ ذهن کانکاشگر ما می پرسد: در کعبه ای که جز حاجی و نمازگزار نیست کدام قهر بر کدام کفار؟ آیا خدا از پاسداری خانه خود ناتوان است؟
شانزده بار به علت سیل خانه کعبه تخریب شده که باز سازی شده است
از چند بار سیلی که در مکه راه افتاده بود ؛بدلیل نبود دوربین عکاسی عکسی و فیلمی تهیه نشد بود تا سال 1941 که در آن سال به بعد در سال 1942 کعبه بدلیل سستی بنیادش خراب شد و حکام آل سعود تصمیم گرفتند برای اینکه آب وارد مدخل ورودی کعبه نشود محل کعبه را تغییر داده و ارتفاع درب ورودیش را بالاتر بردند .
داستان ابراهیم و بت ها را یادآور می شویم. ابراهیم شبانه بت ها را با تبر خورد کرد و در آخر تبر را بر دوش بت بزرگ نهاد، فردای آن روز که آمدند و او را مقصر شناختند، گفت بت بزرگ اینکار را کرده. سپس استدلال می کند این چه خدایانی هستند که از خانه و سمبل خود نمی توانند دفاع کنند. همین پرسش منطقی اینجا مطرح می شود. این چه خدای است که توان پاسداری از خانه خود در مقابل سیلی را ندارد؟
اینجا در این سیل عصای موسی کاربرد نداره؟
بله بسیار درست و حالا با شهر سازی مدرن جلوی سیل را گرفتن.یعنی به کمک علم

لحظات مرگ

محققان به تازگي اعلام كرده اند مرموز بودن لحظات قبل از مرگ مي تواند در اثر جاري
شدن آبشاري از امواج الكتريكي مغز لحظاتي قبل از اينكه مغز بميرد به وجود آيد.

دانشمندان موفق شده اند اثبات کنند که قبل از مرگ انفجاري از فعاليتهاي مغزي رخ مي دهد و اين رويداد مي تواند توضيحي علمي براي لحظات روحاني قبل از مرگ در افرادي باشد كه تا مرز مرگ رفته و بازگشته اند.

محققان دانشگاه جورج واشنگتن معتقدند اين انفجار الكتريكي مي تواند توضيح دهد چرا برخي از بيماراني كه از حالت مرگ احيا شده و به زندگي بازگشته اند احساساساتي از قبيل قدم زدن به سوي راهرويي نوراني و يا شناور بودن بر بالاي بدن خود و یا حتی تصاویری عجیب و وحشتناک را گزارش كرده اند.

به گفته اين دانشمندان آنچه افراد پس از بازگشت به زندگي به ياد مي آورند تحت تاثير آزادسازي ناگهاني انرژي الكتريكي در سولولهاي مغزي خالي از اكسيژن است. در اين شرايط جريان خون و سطوح اكسيژن كاهش پيدا كرده و سلولهاي مغز براي آخرين بار آخرين امواج الكتريكي خود را آزاد مي كنند. اين فرايند در يك بخش از مغز آغاز شده و مانند يك آبشار به سرعت در سرتاسر مغز جاري مي شود و به همين دليل افراد مي توانند تصاوير دهني واضحي را تجربه كنند.

بسياري از افراد پس از احيا اعلام كرده اند كه در نوري درخشان غوطه ور شده اند و يا با قدم گذاشتن در راهرويي درخشان احساسي از آرامش مطلق بر آنها چيره شده است. برخي از آنها تصاويري از شخصيتهاي مقدس از جمله حضرت محمد (ص)، حضرت عيسي و كريشنا را ديده اند و برخي ديگر خود را بر فراز تخت خود شناور ديده و شاهد بدن بي جان خود بوده اند
و برخی‌ از آنان تصاویری از شخصیت‌های کارتونی دوران کودکی را تجربه کرده اند.
.

محققان دانشگاه جورج واشنگتن معتقدند اين تجربيات بيشتر منشائي بيولوژيكي دارد تا متافيزيكي. در اين مطالعه دانشمندان از دستگاه برق نگار مغزي كه به منظور اندازه گيري فعاليتهاي مغز مورد استفاده قرار مي گيرد براي كنترل فعاليتهاي مغزي افرادي كه پزشكان براي نجات آنها قطع اميد كرده بودند، استفاده كردند.

هدف پزشكي استفاده از چنين دستگاهي براي بيماراني كه به سرطان يا اختلالات قلبي مبتلا هستند، اطمينان از درد نداشتن و آرامش كامل آنها است. در كنار اين كاربرد محققان شاهد بودند لحظاتي قبل از مرگ بيماران انفجاري در امواج مغزي فرد صورت مي گيرد كه از 30 ثانيه تا سه دقيقه دوام خواهد داشت.

اين رويداد در بيماراني كه در خواب بوده و يا فشار خون در آنها وجود نداشت با افرادي كه در هشياري كامل به سر مي برند برابري مي كند و لحظاتي پس از اين انفجار امواج الكتريكي بيمار از دنيا رفته است. بر اساس گزارش تلگراف، اين اولين باري است كه تجربيات پيش از مرگ انسانها به منشائي فيزيولوژيكي ارتباط داده مي شود.
شما با استفاده از گوگل میتونید به طور عمیق تر در این مورد تحقیق کنید!!

منبع یک صفحه در فیسبوک بود که نیاز به منبع معتبر آوری داره. انجام خواهد شد

جواب 12

موضوع سر جن بود و از این جور مخلوقات:

برگردیم به زمانی که هواپیمای مسافربری ایران که توسط ناوی زده شد.
کسی مستندش رو دیده؟
در مورد یه اختلال روانی صحبت میکنه که در صورت ترس ایجاد میشه. و طرف هر چیزی که دلش میخواد رو میبینه. (ارتفاع هواپیما رو به بالا بود ولی در حال کاهش دید چون قضیه مرگ و زندگی بود و بسیار ترسیده بود)
نمیدونم اسم عارضه اش چی میشه یعنی یادم نمیاد.
—————-
حالا چرا یه عده میبینین ولی یه عده هیچی نمیبینن؟
چون اونایی که باورش دارن تا سر حد مرگ ازش میترسن و این باعث میشه که خطر رو با اینکه وجود نداره ببینن.
ککه یه جور سیستم برای محافظت از ماست.
حالا جنس مونث ترس بیشتری داره یا جنس مذکر؟
(لازم به توضیحه که جنس مذکر در دوران باستان وظیفه حفظ قلمرو و شکار رو داشته و جنس مونث نگهبانی و انتقال وجود خطرات به بقیه)
حالا به نظر شما کدوم گروه باید بیشتر خطرات رو ببینن؟ کدوم گروه باید بیشتر خطر کنه و نترسه تا زندگی ادامه پیدا کنه؟
احتمالا اولی رو میگین مونث و دومی رو مذکر جواب میدین.


حالا این جن زده ای که میگین تو مونث ها بیشتره یا مدکرها؟ (تاکید میکنم من هیچ آماری ندیدم و نمیدونم)
——————
حس ترس متاسفانه یه حسیه که به صورت غریزه شده. همه مون از چیزی میترسیم.
و همین ترس از یه چیز باعث میشه که بیشتر اونو ببینیم . اینطور نیست؟